اسلاوکو ورکاپیچ ( به صربی ( لاتین ) : Slavko Vorkapić و به صربی ( سیریلیک ) : Славко Воркапић ) ( ۱۷ مارس ۱۸۹۴ - ۲۰ اکتبر ۱۹۷۶ ) نقاش، کارگردان، ادیتور و رئیس سابق دانشکدهٔ فیلم کالیفرنیای جنوبی بود.
او از چهرهای مهم سینماتوگرافی و فیلمسازی مدرن محسوب می گردد.
اسلاوکو ورکاپیچ که در ۱۷ مارس ۱۸۹۴ در دهکدهٔ کوچکی در امپراتوری اتریش - مجارستان قدیم ( صربستان کنونی ) متولد شده بود، پس از اتمام دوره ابتدایی، تحت حمایت های پدرش، پطر، به تحصیل در دبیرستان نسبتاً معروفی در شهر مجاور مشغول شد و همان جا بود که نخستین دوره های هنر و طراحی اش را گذراند. در سال های آخر دبیرستان به کالج هنر بلگراد مهاجرت کرد و سپس از طریق بورسیه ای که از یکی از مورد احترام ترین موسسه های علمی و فرهنگی بلگراد دریافت کرده بود، برای تحصیل هنر راهی بوداپست شد. با شروع جنگ جهانی اول به کشورش برگشت، با اینحال به زودی مجبور به فرار به ایتالیا و از آنجا به فرانسه شد. او تحصیلاتش را در آکادمی هنر پاریس ادامه داده و به زودی به جمع هنرمندان آوانگارد ساکن مونپارناس ( Montparnasse ) پیوست.
وی در ۲۰ اکتبر ۱۹۷۶ در میخاس در نزدیکی اندلس اسپانیا درگذشت.
ورکاپیچ که همیشه آروزی مهاجرات به آمریکا را در سر می پروراند، بالاخره در سال ۱۹۲۰ به این کشور سفر کرد و مدت کوتاهی ساکن شهر نیویورک شد. پس از آن حدود یک سال به عنوان نقاش دوره گرد به سفر در ایالات مختلف مشغول بود تا اینکه سرانجام در ۱۹۲۱ به عنوان بازیگر وارد هالیوود شد.
از آن جا که هالیوود در آن دوره به هنرمندان جلوه های ویژه و متخصصین مونتاژ نیاز داشت، ورکاپیچ به سرعت پله های ترقی را پیمود و از بازیگر تبدیل به متخصص جلوه های ویژه، آموزگار سینما، کارگردان، مدون فیلم، و یکی از مورد احترام ترین فیلمسازان بین دو جنگ جهانی شد.
با اینکه ورکاپیچ تعداد زیادی فیلم مستند و داستانی تجربی در کارنامه خود دارد، بیش از همه بخاطر ساخت سکانسهای مونتاژی که برای فیلم های مختلف طراحی می کرد معروف است. سکانس های معروف مونتاژ در فیلم های ویواویلا ( ۱۹۳۴ ) ، دیوید کاپرفیلد ( ۱۹۳۵ ) ، سان فرانسیسکو ( ۱۹۳۶ ) ، خاک خوب ( ۱۹۳۷ ) ، در موسم می ( ۱۹۳۷ ) ، خرمگس ( ۱۹۳۷ ) ، آقای اسمیت به واشنگتن می رود ( ۱۹۳۹ ) و با فلانی آشنا شوید ( ۱۹۴۱ ) از جمله کارهای ورکاپیچ هستند. پویایی بصری این سکانس ها حاصل استفاده خلاقانه ورکاپیچ از تدوین چابک، دیزالو کشدار، نمای سیار و نوآوری های متعدد گرافیکی و جلوه های بصری برای نمایش گذر زمان است. اهمیت تحولی که او در طراحی سکانس مونتاژ در هالیوود ایجاد کرد به حدی بود که در فیلم نامه های امروزی، هم چنان بسیاری سکانس های مونتاژ با اصطلاح «ورکاپیچ» نشانه گذاری می شوند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو از چهرهای مهم سینماتوگرافی و فیلمسازی مدرن محسوب می گردد.
اسلاوکو ورکاپیچ که در ۱۷ مارس ۱۸۹۴ در دهکدهٔ کوچکی در امپراتوری اتریش - مجارستان قدیم ( صربستان کنونی ) متولد شده بود، پس از اتمام دوره ابتدایی، تحت حمایت های پدرش، پطر، به تحصیل در دبیرستان نسبتاً معروفی در شهر مجاور مشغول شد و همان جا بود که نخستین دوره های هنر و طراحی اش را گذراند. در سال های آخر دبیرستان به کالج هنر بلگراد مهاجرت کرد و سپس از طریق بورسیه ای که از یکی از مورد احترام ترین موسسه های علمی و فرهنگی بلگراد دریافت کرده بود، برای تحصیل هنر راهی بوداپست شد. با شروع جنگ جهانی اول به کشورش برگشت، با اینحال به زودی مجبور به فرار به ایتالیا و از آنجا به فرانسه شد. او تحصیلاتش را در آکادمی هنر پاریس ادامه داده و به زودی به جمع هنرمندان آوانگارد ساکن مونپارناس ( Montparnasse ) پیوست.
وی در ۲۰ اکتبر ۱۹۷۶ در میخاس در نزدیکی اندلس اسپانیا درگذشت.
ورکاپیچ که همیشه آروزی مهاجرات به آمریکا را در سر می پروراند، بالاخره در سال ۱۹۲۰ به این کشور سفر کرد و مدت کوتاهی ساکن شهر نیویورک شد. پس از آن حدود یک سال به عنوان نقاش دوره گرد به سفر در ایالات مختلف مشغول بود تا اینکه سرانجام در ۱۹۲۱ به عنوان بازیگر وارد هالیوود شد.
از آن جا که هالیوود در آن دوره به هنرمندان جلوه های ویژه و متخصصین مونتاژ نیاز داشت، ورکاپیچ به سرعت پله های ترقی را پیمود و از بازیگر تبدیل به متخصص جلوه های ویژه، آموزگار سینما، کارگردان، مدون فیلم، و یکی از مورد احترام ترین فیلمسازان بین دو جنگ جهانی شد.
با اینکه ورکاپیچ تعداد زیادی فیلم مستند و داستانی تجربی در کارنامه خود دارد، بیش از همه بخاطر ساخت سکانسهای مونتاژی که برای فیلم های مختلف طراحی می کرد معروف است. سکانس های معروف مونتاژ در فیلم های ویواویلا ( ۱۹۳۴ ) ، دیوید کاپرفیلد ( ۱۹۳۵ ) ، سان فرانسیسکو ( ۱۹۳۶ ) ، خاک خوب ( ۱۹۳۷ ) ، در موسم می ( ۱۹۳۷ ) ، خرمگس ( ۱۹۳۷ ) ، آقای اسمیت به واشنگتن می رود ( ۱۹۳۹ ) و با فلانی آشنا شوید ( ۱۹۴۱ ) از جمله کارهای ورکاپیچ هستند. پویایی بصری این سکانس ها حاصل استفاده خلاقانه ورکاپیچ از تدوین چابک، دیزالو کشدار، نمای سیار و نوآوری های متعدد گرافیکی و جلوه های بصری برای نمایش گذر زمان است. اهمیت تحولی که او در طراحی سکانس مونتاژ در هالیوود ایجاد کرد به حدی بود که در فیلم نامه های امروزی، هم چنان بسیاری سکانس های مونتاژ با اصطلاح «ورکاپیچ» نشانه گذاری می شوند.
wiki: اسلاوکو ورکاپیچ