لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. زبانی از خانوادۀ زبان های هندواروپایی، از شاخۀ بالتو اسلاوی، شامل زبان های روسی، اوکراینی، بلغاری، و لهستانی.
مترادف ها
اسلاو
اسلاو، از نژاد اسلاو، اسلاو زبان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
اسلاو=دارای دین اسلام ومسیحیت، دارای پوستی بارنگ آمیخته سفید وسرخ، مردم شیرین ( در سرزمین غمگین ) ، مردمانی ساحل دوست، نژاد ساکن در سرزمین سیل دریاها وبرف لغزشهای قطبی
اسلاو یعنی اسلام ومسلمان نه ولی مسیحیت شاید آری شاید نه که سند آن حزب سوسیالیست یا کمونیسم اسلاوهاست
اسلاو یعنی اسلام ومسلمان نه ولی مسیحیت شاید آری شاید نه که سند آن حزب سوسیالیست یا کمونیسم اسلاوهاست
اسبیلی، اسپیلی، اسبی، اسپی، سبی، سپی، معنی سفید در زبان گالشی می دهد. کاسی، اسلاو، کاسیسلاو. جدایی اسلاو ازکاسی در40 هزار سال قبل. اکنون اسلاو نژادی مستقل. خواستگاه، اسبیلی، در40 کیلومتری و100 کیلومتری،
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
به ترتیب جنوب سیاهکل وجنوب شرقی رشت. نژاد اسلاو ( اسبی، سفید، روسیه ، صربستان، بلغارستان وبطور کلی، اروپای شرقی ) . پسرعموهای کاسی ها ( کاسیسلاو ) . اسلاو:سفید پوست.
با توضیح پیشنهادی آقای کاریجانی تقریبا موافق هستم منتها به شکل دیگر. . . اسلاو به معنی برده نیست بلکه برده ها در زمان امپراطوری روم از اقوام شرقی بوده اند و لذا اسم خاص اسلاو ها که به این مردم اطلاق می شده بصورت اسم عام اسلیو یعنی برده در آمده. . . در کل اسلاو در دوران رومیان برده معنا می داده است.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
هو
اسلاو به معنی برده ، نامی هست که وایکینگهای سویدی دراعصار گذشته به مردمان ساکن در روسیه واروپای شرقی مانند صربها اطلاق کرده اند. یعنی نژاد کنونی اسلاو.
اسلاو به معنی برده ، نامی هست که وایکینگهای سویدی دراعصار گذشته به مردمان ساکن در روسیه واروپای شرقی مانند صربها اطلاق کرده اند. یعنی نژاد کنونی اسلاو.