اسقطری. [ اُ ق ُ را ] ( اِخ ) سقطری. سقوطره. اسقطرا. ( الجماهر بیرونی ص 11 - ذ ). جزیره ای است بدیار هند بر چپ کسی که از بلاد زنگ آید. صبر و دم الاخوین از آنجا آرند. ( از منتهی الارب ). اسقطری. [ اُ ق ُ طَ ] ( ص نسبی )سَقوطَری. منسوب به اسقطره. و رجوع به سقوطر شود.