اسفیدباجات. [ اِ ] ( ع اِ ) ج ِ اسفیدباج و اسفیدباجة. لکلرک مترجم ابن البیطار ترجمه آنرا بفرانسه بصورت ذیل آورده و میگوید: مخلوطی از گوشتهای سپید است قیمه کرده و ابازیرکرده ، لیکن گمان نمیکنم اسفیدباجات آن باشد که او میگوید و گمان من این است که اسفیدباجات آشهای ساده باشد یعنی آشهای بی ترشی و ابازیر. واﷲ اعلم. رجوع به اسفیدباج شود. و بلان مانژه بگمان من جیرواست یعنی رودکانی خردکرده و سرخ کرده و ابازیرزده.