اسفندیار اسپندیاد

پیشنهاد کاربران

اسفندیار در اوستا به صورتهای "سپنتودات" ( اوستا - spento - dato فروردین، یشت، بند103 ) و"سپنتوذات" ( spento - dhata ) آمده است. و در پهلوی "اسپند - یاد" ( spand - yad بند هش، فصل دوازدهم، بند دوم، و بند یک فرگرد بیستم وندیداد پهلوی ( ، "سپندی - آد" ( spendiadh ) ، "سپندی - آت" ( spendi - at ) ، و یا "سپندی - دات" ( ( spandi - dat، "سپند - شِید" ( spend - shed که در دینکرد هشت، بند 18 آمده است فرمی از spend - dad می داند. ) آورده شده است و سپس در فارسی نو به شکل های، "اسپندار، اسپندیار" ( برهان قاطع صفحه 99 ، فرهنگ جهانگیری جلد اول ص 1257 ) ، "سپندار، سپندیار" ( فرهنگ جهانگیری جلد اول ص 640 ) ، "اسفندارواسفندیاد" ( غیاث اللغات جلد اول ص 52 ) ، و سر انجام "اسفندیار"* در آمده است.
...
[مشاهده متن کامل]


*فرهنگ معین جلد پنجم ص 132 و لغت نامه دهخدا جلد ششم ص 2327.
یوستیjusti در نامنامه ایرانی فرم اسپندیار ( ispendiar ) و فرم اسفندیار ( isfendiar ) .
در تحول واژه اسفندیار از صورت اوستایی به پهلوی و سپس به فارسی نو تغییرات زیر به چشم می خورد:
الف - از اوستایی به فرم پهلوی:
1 - مصوت پایانی جزء نخست کلمه حذف شده است:
Spentoàspent
2 - همخوان بی واکt - جزء نخست، به همخوان واک دارd - تبدیل شده:
Spentàspend
3 - مصوت پایانی جزء دوم حذف شده است:
Spenf - dataàspent - dat
و سپس صامت t - باردیگر به d - مبدل شده است:
Spend - dataàspend - dad
- 4بین دو صامت d - در پایان جزءاول و در آغاز جزءدوم برای سهولت تلفظ، مصوت –iاضافه شده است:
Spend - dadàspend - i - dad
- 5و سرانجام صامت d - درآغاز جزء دوم به تدریج حذف شده است:
Spend - i - dadàspendi - ad

ب - از پهلوی به فرم فارسی نو:
1 - صامت پایانی d - به - r تبدیل شده است:
Spendi - adàspend - i - ar
- 2قبل از خودشه sp - باری سهولت تلفظ مصوت - iاضافه شده است:
Spendi - aràispend - i - ar
- 3صامت –pبه - f تبدیل شده است:
Spendi - aràisfend - i - ar
- 4مصوت - e - میانی به مصوت –a – تبدیل شده است:
Isfend - i - aràisfand - i - ar

اجزای واژه اسفندیار
نام اسفندیار در اوستا از دو جزء "سپنتو" به معنای "مقدس" و صفت مفعولی "داته"از ریشه "دا" به معنای "آفریدن" ترکیب شده است که بر روی هم "آفریده پاک"؛معنا شده است.
بارتولومه و دوهارله واژه لاتین "سپنت" را با واژه "شنتاس" ( لیتوانی ) و "شوتو" ( اسلاوکهن ) و "سنکتوس" ( لاتینی ) به معنای "پاک ومقدس" هم ریشه می دانند.
علاوه برآن بارتولومه، واژه "سپنت"را به معنای "سود ، فایده و سلامت بخش"آورده است.
یوستی و هورن فرم پازند سپنت را به صورت "شپاننه" ( cpananh` ) از ریشه "شپن" ( cpan ) درمعنای "مقدس" و "فایده و افزونی"، آورده اند.
پور داود، سپنت را از ریشه آریایی "سوا" ( sava ) به معنای "سود و فایده و درمان بخش"که در سانسکریت به صورت "سونت" ( savant ) در آمده است، یکی می داند. ( پورداود، یشت ها، جلد اول، ص 70 )
معادا پهلوی واژه "سپنت"را "افزونیگ" به معنای "سود و فایده رسان" است که با بعضی معانی واژه سپنت برابری می کند.

اشتقاقات واژه اسفندیار
جزء نخست نام اسفندیار یعنی "سپنت" صفتی است که معمولا در اوستا و سپس در پهلوی مکررا چه به صورت ساده و چه به صورت صرف شده*، به کار رفته است. اما همین واژه ( ( سپنت ) ) با سایر واژه های اوستایی و یا پهلوی ترکیب شده و به صورت یک کلمه مرکب در آمده است. در اینجا به بعضی از این واژه های مرکب اشاره می شود، برای مثال:اسپنیشت ( spenista آتش مقدس جهان مینوی ) ؛سپنت آرمئیتی** ( ایزد بانوی زمین ) ، اسفند یا اسفندیار ( آخرین ماه سال شمسی ) امشاسپند ( ایزدان مقرب اهورامزدا ) ، گئوسپنت یا گوسپند ( شکل پهلوی ) ، مانترسنپد ( کلام مقدس - در پهلوی به شکلهای "ماراسپند"و"مانسراسپند"آمده است. ) ، سپنت مئینیو، سپنتودات1 ( نام کوهی مقدس در اوستا ) ، سپنتمدگات ( شامل هاتهای 47 الی 50 گاهان است. ) سپندنسک ( از نسکهای گمشده اوستا ) اسپند، سپند و یا اسفند2 ( گیاه معروف ) وهمچنین باقی مانده در نام آذرباد مهراسپندان.

*بعضی صورتهای صرف شده واژه ( ( سپنت ) ) در اوستا برای نونه عبارتند از :spentahya، spenista، spanahvant جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به فرهنگ نامه بارتولومه، صص 1620، 1618، 1612
**spenta - armaiti - گونه های نوشتاری دیگر این واژه:سپند ارمذ ( پهلوی ) و در فارسی نو:سپندارمذ، سپندارمد، اسپندارمد، اسپندارمز، اسفندارمز، سفندارمز، سپند - آرمذ
1 - نخستین بار در زامیاد یشت، بند 26 و در بند سپندات، فصل دوازدهم، بند دوم و بیست و سوم از این کوه نام برده شده است که گویا در ناحیه ( ( ریوند ) ) نیشابور بوده است. سپند کوه نیز در اشعار فارسی آمده است:
به خون نریمان کمر را ببند برو تازیان تا به کوه سپند
2 - این واژه را در لاتین معادل ( rauta ) ودر فرانسوی ( rue ) و درآلمانی ( raute ) و در عربی حرمل ( harmel ) گویند.

اسفندیار در متون اوستایی
برای بررسی شخصیت اسفندیار در متون اوستایی نخست این متن را به دو بخش تقسیم می کنیم:
1 - متونی که در ردیف قدیمی ترین متن های اوستایی قرار دارد به عبارت دیگر زمان سرودن یا نگارش این متون به پیش از تاریخ تدوین اوستا ( عهد اشکانی و ساسانی ) بر می گردد.
از جمله این متون می توان به فروردین یشت ( یشت13 ) اشاره کرد که زمان نگارش این یشت را به زمان سرودن یا نگارش ( ( گات ها ) ) و یا در دورانی پیش از هخامنشی یا اوایل این دوره می رسانند. *
2 - آن دسته متونی که ما به نام "اوستای متاخر"می شناسیم معمولا تاریخ نگارش آنها را به عهد ساسانی بر می گردانند. برای نمونه وندیداد فرگرد بیستم بند یک و خرده اوستا در "همازور فروردینگان" و "آفرین هفت امشاسپند" و دعای پتیت ایرانی که تنها متن زنده آن موجود است ولی عموما آن را جزء ضمائم خرده اوستا می دانند، به اسفندیار اشاره شده است.
یکی دیگر از متون اوستایی که در عهد ساسانی ساخته و نوشته شده است، یشت 24یعنی ویشتاسپ یشت است که در بند 25 آن، نام اسفندیار آورده شده است.