لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
قریه ای در نواحی نیشابور
فرهنگ معین
(اِ فَ ) ( اِ. ) ابر، وسیله ای که برای شستشو به کار می رود.
فرهنگ عمید
۲. (زیست شناسی ) از جانوران گیاهی شکل دریایی که از ساده ترین جانوران پرسلولی ساکن است.
دانشنامه عمومی
اسفنج (ابزار). اسفنج که در فارسیِ به خصوص ایران به اسکاچ ( و اسکاج ) نیز معروف است، ماده ای است اسفنجی شکل و بسیار متخلخل از جنس پلی یورتان که برای شستن ظروف و پاک کردن سطوح مختلف از آن استفاده می شود. این ماده در آشپزخانه کاربرد زیادی دارد. [ ۱] در قدیم نیز پزشکان برای بیهوشی استنشاقی، محلول تریاک و آب شوکران و مواد دیگر را بر روی اسفنج، که به اسفنج خواب معروف بوده است، می ریختند.
واژه اسفنج esfang یا اسپنج espang در فارسی قرابت زیادی به واژه Sponge در انگلیسی و éponge در فرانسه دارد.
واژه اسفنج esfang یا اسپنج espang در فارسی قرابت زیادی به واژه Sponge در انگلیسی و éponge در فرانسه دارد.
wiki: اسفنج (ابزار)
اسفنج (اسفراین). قریه اسفنج یکی از روستاهای بخش بام و صفی آباد امروزی یا همان ارغیان قدیم در شهرستان اسفراین استان خراسان شمالی است. بقایای این روستا در جنوب دهستان بام قرار دارد.
این روستا در ۷ کیلومتری غربدهستان بام و در ۴۱ کیلومتری شمال غرب بخش صفی آباد واقع گردیده است. [ ۱] روستای دستجرد از طرف شمال بهزمین های کشاورزی روستای زالی و روستای جهان، از غرب به روستای کاریزدر، از شرق بهروستای اردین و از جنوب به روستاهای صفی آباد محدود است.
از زمان پیدایش این روستا اطلاعات زیادی وجود ندارد و پیدایش آن را شاید بتوان به دوره ساسانی نسبت داد. اما طبق اسناد موجود نام تاریخی این روستا در گذشته قریه اسفنج نام داشته است که مربوط به صدر اسلام بر می گردد چنان که حاکم نیشابوری در کتاب تاریخ نیشابوردر مورد اسفنج می نویسد: اسفنج یکی از روستاهای ارغیان در ناحیه نیشابورکه به آن سبنج یا سپنج نیز گویند که عامربن شعیب اسفنجی وموسی بن یزیدبن عبدالرحمن، ابوعمران اسفنجی از این روستا می باشند[ ۲] و دردوره تیموری هم رونق داشته است و آن زمانی است که حافظ ابرو در سال ۸۳۳ ه. ق از منطقه ارغیان گذر کرده برای جهان ارغیان ۱۲ قریه ذکر کرده که قریه اسفنجیکی از این قرای به شمار می آمده است:
«ولایت جهان و ارغیان: قریه روئین و توابع، قریه اردین، و توابع، قریه دستجرد و توابع، قریه کاریزدر، قریه بکر آباد، قریه نهامود، قریه جهان و توابع، قریه بان و توابع، قریه اسفنج و توابع، قریه خرق و توابع، قریه کرد، قریه سی و توابع، بیرون از این قری مزارع بسیار دارد. »[ ۳] [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا در ۷ کیلومتری غربدهستان بام و در ۴۱ کیلومتری شمال غرب بخش صفی آباد واقع گردیده است. [ ۱] روستای دستجرد از طرف شمال بهزمین های کشاورزی روستای زالی و روستای جهان، از غرب به روستای کاریزدر، از شرق بهروستای اردین و از جنوب به روستاهای صفی آباد محدود است.
از زمان پیدایش این روستا اطلاعات زیادی وجود ندارد و پیدایش آن را شاید بتوان به دوره ساسانی نسبت داد. اما طبق اسناد موجود نام تاریخی این روستا در گذشته قریه اسفنج نام داشته است که مربوط به صدر اسلام بر می گردد چنان که حاکم نیشابوری در کتاب تاریخ نیشابوردر مورد اسفنج می نویسد: اسفنج یکی از روستاهای ارغیان در ناحیه نیشابورکه به آن سبنج یا سپنج نیز گویند که عامربن شعیب اسفنجی وموسی بن یزیدبن عبدالرحمن، ابوعمران اسفنجی از این روستا می باشند[ ۲] و دردوره تیموری هم رونق داشته است و آن زمانی است که حافظ ابرو در سال ۸۳۳ ه. ق از منطقه ارغیان گذر کرده برای جهان ارغیان ۱۲ قریه ذکر کرده که قریه اسفنجیکی از این قرای به شمار می آمده است:
«ولایت جهان و ارغیان: قریه روئین و توابع، قریه اردین، و توابع، قریه دستجرد و توابع، قریه کاریزدر، قریه بکر آباد، قریه نهامود، قریه جهان و توابع، قریه بان و توابع، قریه اسفنج و توابع، قریه خرق و توابع، قریه کرد، قریه سی و توابع، بیرون از این قری مزارع بسیار دارد. »[ ۳] [ ۴]
wiki: اسفنج (اسفراین)
دانشنامه آزاد فارسی
اِسفَنج (sponge)
اِسفَنج
اِسفَنج
هر یک از بی مهرگان سادۀ کیسه مانند، از شاخه اسفنج ها (منفذداران). معمولاً دریایی اند. اسفنج بدنی توخالی دارد. حفرۀ داخلی بدن با سلول هایی تاژک دار مفروش شده است و حرکات شلاق مانند آن ها سبب چرخش آب و ورود جریان ذرات غذایی می شود. دیوارۀ بدن با پروتئین، نظیر اسفنج حمام، یا سوزن های کوچک، یا سیلیس، یا شبکه ای از کربنات کلسیم استحکام یافته است. در ۱۹۹۸، فسیل اسفنج هایی در چین کشف و توصیف شد که فقط یک میلی متر طول داشتند. بنابه تخمین سن آن ها حدود ۵۸۰میلیون سال، و بنابراین قدیمی ترین کشف تا به امروزند. در ۱۹۹۴، یک اسفنج دریای عمیق یافت شد که اولین اسفنج گوشت خوارِ شناخته شده است. این اسفنج با بلندی پانزده میلی متر از خانوادۀ کلوروریزیدا است و سخت پوستان کوچک را با درگیرکردن در رشته هایی کوچک به دام می اندازد. سپس سلول های پوششی به سمت شکار حرکت می کنند و آن را در بر می گیرند. در ۱۹۹۶، جانورشناسان ایتالیایی جلبکی را کشف کردند که در داخل برخی اسفنج ها زندگی می کند. این جلبک نور کافی برای فتوسنتز خود را از طریق سوزن های اسفنجی دریافت می کند که نفوذ نور را به عمق اسفنج، همانند کابل های فیبر نوری، ممکن می سازند.
اِسفَنج
اِسفَنج
هر یک از بی مهرگان سادۀ کیسه مانند، از شاخه اسفنج ها (منفذداران). معمولاً دریایی اند. اسفنج بدنی توخالی دارد. حفرۀ داخلی بدن با سلول هایی تاژک دار مفروش شده است و حرکات شلاق مانند آن ها سبب چرخش آب و ورود جریان ذرات غذایی می شود. دیوارۀ بدن با پروتئین، نظیر اسفنج حمام، یا سوزن های کوچک، یا سیلیس، یا شبکه ای از کربنات کلسیم استحکام یافته است. در ۱۹۹۸، فسیل اسفنج هایی در چین کشف و توصیف شد که فقط یک میلی متر طول داشتند. بنابه تخمین سن آن ها حدود ۵۸۰میلیون سال، و بنابراین قدیمی ترین کشف تا به امروزند. در ۱۹۹۴، یک اسفنج دریای عمیق یافت شد که اولین اسفنج گوشت خوارِ شناخته شده است. این اسفنج با بلندی پانزده میلی متر از خانوادۀ کلوروریزیدا است و سخت پوستان کوچک را با درگیرکردن در رشته هایی کوچک به دام می اندازد. سپس سلول های پوششی به سمت شکار حرکت می کنند و آن را در بر می گیرند. در ۱۹۹۶، جانورشناسان ایتالیایی جلبکی را کشف کردند که در داخل برخی اسفنج ها زندگی می کند. این جلبک نور کافی برای فتوسنتز خود را از طریق سوزن های اسفنجی دریافت می کند که نفوذ نور را به عمق اسفنج، همانند کابل های فیبر نوری، ممکن می سازند.
wikijoo: اسفنج
جدول کلمات
مترادف ها
طفیلی، ابر حمام، انگل، اسفنج
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
ابرک
واژه اسفنج
معادل ابجد 194
تعداد حروف 5
تلفظ 'esfanj
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از یونانی]
مختصات ( اِ فَ ) ( اِ. )
آواشناسی 'esfanj
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد 194
تعداد حروف 5
تلفظ 'esfanj
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از یونانی]
مختصات ( اِ فَ ) ( اِ. )
آواشناسی 'esfanj
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
پیشنهاد من
هُغیز
چون نوآوری در زبان ایراد ندارد
اگر واژگان برابر تاریخی نداشته باشد
هُغیز
چون نوآوری در زبان ایراد ندارد
اگر واژگان برابر تاریخی نداشته باشد