اسفناک

/~asafnAk/

برابر پارسی: اندوهناک، دردآور، دلگیرکننده

معنی انگلیسی:
deplorable, regrettable, melancholy, pathetic

لغت نامه دهخدا

اسف ناک. [ اَ س َ ] ( ص مرکب ) اسف آور. تأسّف آور. مایه تأسف.

فرهنگ فارسی

تاسف آور

فرهنگ عمید

مایۀ اندوه و افسوس، اسف آور، اسف بار.

مترادف ها

deplorable (صفت)
اسفناک، رقت انگیز، زار، مایه دلسوزی

lamentable (صفت)
اسفناک، زار، سوگناک، رقت اور

woeful (صفت)
غمگین، اسفناک، اندوهناک، بد بخت، محنت زده

فارسی به عربی

محزن

پیشنهاد کاربران

درد آور. اندوهگین. محلی که پراز غم باشه
افتضاح
اسف آور
ناراحت کننده، تاسف بار
درد آور
خفت بار
مایه تأسف
اندوهگین و غمگین
پست و آشفته
اندوهناک. غمگین

بپرس