دیکشنری
مترجم
بپرس
اسفستی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اسفستی. [ اِ ف َ ] ( ص نسبی ) منسوب به اسفست. || ( اِ ) یونجه زار. ( شعوری ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک