اسفرایینی

لغت نامه دهخدا

اسفرایینی. [ اِ ف َ ] ( ص نسبی ) منسوب به اسفرایین و جماعتی بدان نسبت دارند. رجوع به اسفرائینی شود.

اسفرایینی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) رجوع بابواسحاق اسفراینی و الاعلام زرکلی ج 1 ص 20 شود.

اسفرایینی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) احمدبن محمد. رجوع بابوحامد اسفراینی و الاعلام زرکلی ج 1 ص 100 شود.

اسفرایینی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) یعقوب بن اسحاق. رجوع بیعقوب و اعلام زرکلی ج 1 ص 100 شود.

پیشنهاد کاربران