اسفاهیگری

لغت نامه دهخدا

اسفاهیگری. [ اِ گ َ ] ( حامص مرکب ) سپاهی گری : دو ملحد بودند مدتی در خدمت او به اسفاهی گری میبودند فرصت یافتند که اصفهبد آب میخورد آنکه زوبینی داشت بر پهلوی شاه غازی زد. ( تاریخ طبرستان ).

پیشنهاد کاربران