دیکشنری
مترجم
بپرس
اسفارنج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اسفارنج. [ اَ رَ ] ( معرب ، اِ ) اسفناج. اسفراج. ( دزی ج 1 ص 22 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک