اسفا

لغت نامه دهخدا

اسفا. [ اَ س َ ] ( ع صوت ) بمعنی وااندوه ! الف درآخر این لفظ برای ندبه است. ( غیاث ). دریغ! دریغا!
- اسفاگوی ؛ دریغاگوی :
فراق تو اسفاگوی کرد خلقی را
بدان سبب که ز یوسف بسی تو خوبتری.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

وا اندوه .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَسِفاً: اندوهگین
معنی عَصْفاً: به تندی - به سرعت
ریشه کلمه:
اسف (۵ بار)

«أَسِف» از مادّه «اسف» آن چنان که «راغب» در «مفردات» می گوید، به معنای «اندوه» توأم با «خشم» است. این کلمه گاهی به هر یک از این دو معنا به تنهایی نیز اطلاق می شود و ریشه اصلی آن این است که انسان شدیداً از چیزی ناراحت شود; طبیعی است اگر این ناراحتی نسبت به افراد زیردست باشد به صورت خشم و نشان دادن عکس العمل خشم آلود ظاهر می شود. و اگر نسبت به افراد بالادست و کسانی که تاب مقاومت در برابر آنها نیست، بوده باشد; به شکل اندوه آشکار می گردد از «ابن عباس» نیز نقل شده که حزن و غضب (اندوه و خشم) یک ریشه دارد اگر چه لفظ آنها مختلف است.

پیشنهاد کاربران

بپرس