اسعر
لغت نامه دهخدا
اسعر. [ اَ ع َ ] ( اِخ ) ابن رحیل. تابعی است. ( منتهی الارب ).
اسعر. [اَ ع َ ] ( اِخ ) ابن عمرو. محدث است. ( منتهی الارب ).
اسعر. [ اَ ع َ ] ( اِخ ) جعفی. محدث است. ( منتهی الارب ). و رجوع بفهرست عیون الاخبار ج 1 و ج 4 شود.
اسعر. [ اَ ع َ ] ( اِخ ) لقب مرثدبن ابی حمران جعفی شاعر است. ( منتهی الارب ).
اسعر. [ اَ ع َ ] ( اِخ ) لقب عبید مولای زیدبن صوحان است. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید