اسعد پاشا

لغت نامه دهخدا

اسعدپاشا. [ اَ ع َ ] ( اِخ ) یکی از وزرای اعظم زمان سلطان عبدالعزیزخان و از مشیران و مدبران دولت عثمانی. مولد وی سال 1244 هَ.ق. در ساقز. وی پس از فارغ التحصیل شدن از مدرسه نظامی بسمت آتاشه نظامی در سفارت پاریس بود و بعد بار دیگر برای اکمال تحصیلات نظامی بمدرسه پروس وارد شد و در هنگام عودت به استانبول بسمت یاوری ( معاونی ) مرحوم فؤادپاشا منصوب شد ودر سایه ذکاوت و استعداد بسیار توجه و عنایت او راجلب کرد و بتدریج به مقامات عالیه رسید. و در وقت مسافرت سلطان عبدالعزیزخان بفرنگستان از ملتزمین رکاب همایون بود. در رتبه فریقی ( بزرگترین رتبه نظامی پس از مشیری ) مدتی والی اشکودره و بعد رئیس دارالشورای نظامی شد. در سال 1289 هَ.ق. با رتبه مشیری بمنصب سرلشکری منصوب گشت و باز در همین تاریخ بدرجه صدارت عظمی ترفیع یافت و قریب سه ماه در این مقام ببود و بعد معزول گردید و والی قونیه شد. در خلال این احوال قحط و غلای سختی در شهر مذکور بظهور رسید، پاشا خدماتی شایان توجه برای تسهیل امور مردم کرد. سپس بسمت مشیری اردوی پنجم والی شام شد. بعد از مدتی بقسطنطنیه احضار و بوزارت قوای بحری رسید. در زمان صدراعظمی حسین عونی پاشا در سنه 1292 هَ.ق. والی یمن شد ولی بعد از سوار شدن بکشتی مجدداً او را احضار کردند و به مسند صدارت نشاندند. این بار هم فقط دو ماه و نه روز در این مسند متمکن بود و در این مدت کم حقوق خود را از صد و پنجاه هزار به پنجاه هزار و حقوق وکلای دیگر را نیز بهمین نسبت تنزل داد و در اداره جمع وخرج کشور خدمات شایسته کرد و پس از عزل والی آیدین شد و در همان سال بمرض سکته درگذشت و سنش هنوز بمرحله پنجاه نرسیده بود و موجب تأسف بسیار شد زیرا انتظار خدمات بسیار بکشور از وی میرفت. وی بفنون نظامی و سیاسی هم آشنائی کامل داشت. ( قاموس الاعلام ترکی ).

اسعدپاشا. [ اَ ع َ ] ( اِخ ) شبیب. رجوع به اسعد شبیب شود.

فرهنگ فارسی

از وزرای اعظم زمان سلطان عبد العزیز خان و از مشیران و مدبران دولت عثمانی

دانشنامه آزاد فارسی

اَسعَد پاشا (ح ‍۱۸۶۴ـ۱۹۲۰)
سردار آلبانیایی. در ۱۹۰۸ به انقلاب ترکان جوان پیوست و از آن هنگام تا ۱۹۱۲ نمایندۀ شهر دوراتسو در پارلمان ترکیۀ عثمانی بود. پس از آن که ویلهلم تسو وید پادشاه آلبانی شد (۱۹۱۴)، اسعد وزیر جنگ و وزیر کشور او شد و عملاً بر کشور فرمان راند. پس از آن که ویلهلم آلبانی را ترک کرد، در ۵ اکتبر ۱۹۱۴ خود را رئیس حکومت موقت آلبانی خواند و در جنگ جهانی اول طرفدار متفقین بود. در جنگ بالکان (۱۹۱۲ـ۱۹۱۳) از شهر اسکوتاری در برابر حملات قوای متحد مونته نگرو و صرب دفاع می کرد. هنگامی که برادرش، غنی، را سلطان عبدالحمید عثمانی به قتل رساند، دشمن قسم خوردۀ عبدالحمید شد. در جنگ جهانی اول، پس از آن که نیروهای دشمن او را از آلبانی بیرون راندند، به سالونیک رفت. طرفداری او از صرب ها موجب شد که محبوبیت خود را نزد ایتالیایی ها از دست دهد و به او اجازۀ بازگشت به آلبانی را ندادند. دانشجویی آلبانیایی او را در پاریس به قتل رساند.

پیشنهاد کاربران

بپرس