اسعاء

لغت نامه دهخدا

اسعاء. [ اِ ] ( ع مص ) سخن چین گردانیدن. بسخن چینی داشتن. || دادن جسته جوینده را. || محتاج طلب گردانیدن کسی را. ( منتهی الارب ). || واداشتن بسعی یعنی کسب. || اسعوا به ؛ طلبوه. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران