فرهنگ فارسی
مترادف ها
اسراف کردن، افراط کردن، ولخرجی کردن
از هم پاشیدن، پراکندگی کردن، اسراف کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
اسراف نکردن یعنی به اندازه مصرف کردن از نعمت های خداوند
گشادبازی کردن . [ گ ُ ک َ دَ] ( مص مرکب ) اسراف کردن . خرج کردن به گزاف . || قسمی باختن شطرنج که مهره ها بیشتر طاق باشد.
اسراف نکردن یعنی درست مصرف کردن ودرست مصرف به جاوبه اندازه مصرف کردن