اسراد

لغت نامه دهخدا

اسراد. [ اِ ] ( ع مص ) صاحب غوره ٔسخت شده گردیدن خرمابن : اسرد النخل. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

صاحب غوره سخت شده گردیدن خرمابن

پیشنهاد کاربران

بپرس