دیکشنری
مترجم
بپرس
اسدست
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( آسدست )
آسدست. [ دَ ] ( اِ مرکب ) آسیا که گردد نه به آب و باد و ستور. دستاس. ( ربنجنی ).
فرهنگ فارسی
( آسد ست )
( اسم ) آسیا که با دست گردد دستاس
فرهنگ معین
( آسدست )
(دَ ) (اِمر. ) آسیابی که با دست کار کند.
فرهنگ عمید
( آسدست )
آسیای کوچک با دو سنگ که معمولاً سنگ رویی دستۀ چوبی دارد و آن را با دست می گردانند.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها