اسدروبعل

لغت نامه دهخدا

اسدروبعل. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) یکی از سرداران قرطاجنه و داماد آمیلکار. وی بعد از وفات پدرزن خویش در 229 ق.م. سمت سرداری سپاهیانی که از جانب قرطاجنیون بتسخیر اسپانیول مأمور بودند، داشت و دامنه فتوحات را تا نهر ابره توسعه داده و شهر قرطاجنه را بناکرد و او بسال 220 ق.م. بدست غلامی کشته شد. ( قاموس الاعلام ترکی ).

اسدروبعل. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) ( برقه ) پسر آمیلکار و برادر آنیبال معروف. وی در 218 ق.م. در اسپانیا فرمانده کل لشکر بود و در ابتدای امر مغلوب شد و بعداً بیاری ماس نیسا پادشاه نومیدیا و اسکیپیون از سرداران روم را مغلوب و پراکنده ساخت و با عدّه و عدت فراوان بکمک برادر به ایتالیا شتافت و بدانجا مغلوب و مقتول شد و سپاهیان دشمن سر وی را از تن جدا کرده به اردوگاه برادر وی افکندند. ( قاموس الاعلام ترکی ).

اسدروبعل. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) اسدروبال. یکی از سرداران و فرماندهان سپاه که مدت مدیدی در قرطاجنه برابر اسکی پیون امیلیان مقاومت کرد و عاقبت در تاریخ 146 ق.م. مجبور بتسلیم شد. زن وی از این حرکت نامردانه برآشفته بقصد انتقام سر فرزندان خویش را از تن جدا کرد و خود را نیز به آتش افکند. ( قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع بحلل السندسیة ج 2 ص 197 و 200 شود.

پیشنهاد کاربران