اسد الارض

لغت نامه دهخدا

اسدالارض. [ اَ س َ دُل ْ اَ ] ( ع اِ مرکب ) دزی اسدالارض را با دافنه الئیدس ( مازریون ) تطبیق کرده. ( دزی ج 1 ص 21 ). ابن البیطار گوید: جماعتی از تراجمه مفسرین گمان برده اند که اسدالارض مازریون است و اشتباه کرده اند، چه اسدالارض حقیقةً حرباست که بیونانی خامالاون گویند و اسم مازریون بیونانی خامالیون است و بواسطه شباهت صور حروف در این دو اسم این اشتباه روی داده است و بسبب جهل نتوانستند بین خامالیون و خامالاون فرق گذارند و بعضی متأخرین گفته اند اسدالارض نباتی است که در یونانی خامالاون مالس یعنی خامالاون اسود نامند زیرا وقتی که آن در زمین بروید با آن نباتی دیگر نمو نکند. و عامه مغرب آن را «اداد الوحید» نامند و آن بعربی «اشخیص » است. ( ابن البیطار ج 1 ص 34 ) ( ترجمه لکلرک از ابن البیطار ج 1 ص 80، 81 ). ابومعاذ نقل کند از ابن ماسویه که آن تخم زیتون دشتی است و دمشقی گوید: ارزنونست ( ظ: مازریونست ). ( ترجمه صیدنه بیرونی ). تخم زیتون دشتی. ( مؤید الفضلاء ). اسدالارض گویند مازریون است و صاحب جامع گوید بحقیقت که آن حرباست و بیونانی خامالاون اسم حرباست و خامالال [ کذا ] اسم مازریون است و این سهو بدین سبب کرده اند و هم صاحب جامع گوید که بعض متأخران گفته اند اسدالارض نباتی است که بیونانی خالاماوند مالس [ کذا ] گویند و معنی آن مازریون سیاه است و صفت مازریون و حربا هر دو گفته شود. ( اختیارات بدیعی ). اشخیص است و حربا را نیز به این اسم نامند. ( تحفه حکیم مؤمن ) ( فهرست مخزن الادویة ). حربا. ابوقلمون. بوقلمون. اشخیص. اَدّاد الوحید. عزره. وحید. خامالاون مالس. ادّاد اسود .

فرهنگ فارسی

گیاهی است ازتیره مرکبان جزو گونه کنگرها که دارای خارهای فراوانی است و خودرو است و اکثر بمصرف تغذیه شترها دربیابانها میرسد و ریشه اش مصرف دارویی دارد اشخیص ادار ادارا ادادا ثغام شوک العلک الحداد بنگم خامالاون لوفش اطرکسیل اطراکسیل .

پیشنهاد کاربران

بپرس