دیکشنری
مترجم
بپرس
اسخال
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اسخال.[ اِ ] ( ع مص ) سپس گذاشتن چیزی را. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک