اسحاق وند

لغت نامه دهخدا

اسحاق وند. [ اِ وَ ] ( اِخ ) کوهی و ناحیتی به هرسین. در ده نو اسحاق وند نزدیک کرمانشاه در دخمه کوچکی حجاری برجسته ای است که صورت شخصی را در حال پرستش نشان میدهد. بعضی آن را منسوب بدوره ماد می دانند. ( ایران باستان ص 221 ). و رجوع به اسحاق آوند شود.

فرهنگ فارسی

کوهی و ناحیتی به هرسین

پیشنهاد کاربران

به نظر من اسحاق کسی بوده که این روستا را دایر کرده به همین خاطر اسم آن را اسحاق وند گذاشته اند ۰وند از پسوندهای لری میباشد ۰وچون مردم این روستا لک زبان میباشن وتمدن کهنی دارند ۰ به واسطه گور دخمه ای که مربوط به زمان ساسانیان میباشد۰وند به آخر آن اضافه شده ۰بند خودم اسحاقوندی هستم

بپرس