اسحاق بک
لغت نامه دهخدا
اسحاق بک.[ اِ ب َ ] ( اِخ ) یکی از بیک های قرمان. وی در 895 هَ.ق. جانشین پدر متوفای خود ابراهیم بک شد ولی برادران او بسلطان محمدخان ثانی التجا و استمداد کردند. سلطان ، احمدبک ارشد اولاد را به بیکی ( امارت ) قرمان تعیین و با عساکر بقرمان روانه کرد. اسحاق بک راه گریز به عراق را پیش گرفته به اوزون حسن ملتجی شد و تا آخرزندگانی ملتزم دربار وی بود. ( قاموس الاعلام ترکی ).
اسحاق بک. [ اِ ب َ ] ( اِخ ) یکی از غازیان دور سلطان مرادخان ثانی. وی مدت مدیدی بجنگ با صربها مأمور بود و اکثر خاک صربستان را تسخیر کرد و بعد از فتح سمندره قرال ، گریگریوس را به اسارت درآورد. پدر او تیمورطاش هم از غازیان معروف است و برادر عثمان چلبی است که در ساختمان پل ارکنه نظارت داشت و این جسر از آثار برجسته پادشاه مزبور و یکی از بزرگترین و زیباترین جسرهای جهان است. ( قاموس الاعلام ترکی ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید