دیکشنری
مترجم
بپرس
اسجل
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اسجل. [ اَ ج َ ] ( ع ص ) ضرع اسجل ؛ پستان فروهشته فراخ پوست. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک