دیکشنری
مترجم
بپرس
اسجد
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اسجد. [ اَ ج َ ] ( ع ص ) آماسیده پای. ( منتهی الارب ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب]
معنی
أَسْجُدَ
: که سجده کنم
ریشه کلمه:
سجد (۹۲ بار)
wikialkb:
اسْجُد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک