استیکاح. [ اِ ] ( ع مص ) سطبر و آکنده شدن چوزه.( منتهی الارب ). ستبر شدن : استوکحت الفراخ ؛ استغلظت. ( اقرب الموارد ). || بخل کردن ببخشیدن. یقال : سأله فاستوکح ؛ ای امسک و لم یعط. ( منتهی الارب ).