استیناء

لغت نامه دهخدا

استیناء. [ اِ ] ( ع مص ) استئناء.چشم داشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). انتظار کردن. انتظار کشیدن کسی را. || درنگ کردن.

پیشنهاد کاربران

و ساقیم علی رسمی فی الابقاء و المماطلة ما صلح و علی الاستیناء والمطاولة . . . . .
ابن العمید ، رسالة عتاب و إنذار
📖 :یتیمة الدهر ٣: ١٩٣ ، ١٩٤