استین افشاندن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
در این بیت خاقانی هم �آستین افشاندن� و �دست افشاندن� به همان معانی ترک گفتن و روی گرداندن و اعتنا نکردن است:
صبح خیزان کآستین بر آسمان افشانده اند
پای کوبان دستِ همت بر جهان افشانده اند
صبح خیزان کآستین بر آسمان افشانده اند
پای کوبان دستِ همت بر جهان افشانده اند
�گاهِ وجد و سماع، هر یک را بر دو کون، آستین فشان بینی�
یعنی در هنگام سماع که حال خوش عارفانه ای به آنها دست می دهد، می بینی که نسبت به دو عالم ( همه هستی و مافیها ) بی توجه هستند و اعتنایی به دنیا و اطراف ندارند.
یعنی در هنگام سماع که حال خوش عارفانه ای به آنها دست می دهد، می بینی که نسبت به دو عالم ( همه هستی و مافیها ) بی توجه هستند و اعتنایی به دنیا و اطراف ندارند.
سلام ببخشید کسی معنی
گاه وجد و سماع هر یک را. بر دو کون آستین فشان بینی رو می دونه؟
گاه وجد و سماع هر یک را. بر دو کون آستین فشان بینی رو می دونه؟
کنایه از اظهار تنعّم و بی نیازی کردن
فشاندی آستینی هر زمانی که در زیر عَلَم بودش جهانی
الهی نامه عطار
فشاندی آستینی هر زمانی که در زیر عَلَم بودش جهانی
الهی نامه عطار
آستین افشاندن: [عامیانه، کنایه ] رقصیدن، انکارنمودن، انعام دادن. .
طردکردن