استیراض

لغت نامه دهخدا

استیراض. [ اِ] ( ع مص ) بیخ آور شدن تنه خرما. بیخاور شدن داک ( ؟ )[ در ؟ ] خاک. ( تاج المصادر بیهقی ): فسیل مستأرض ؛ نهال خرما که مر او را بیخ در زمین رفته باشد و اگر بر تنه مادر خود روید آن را راکب گویند. ودیة مستأرضة؛ نهال خرما که نو بر زمین رسته باشد. || استیراض قرحه ؛ ریمناک شدن آن. ( از منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران