لغت نامه دهخدا
- نماز، روزه ، حج استیجاری ؛ نماز یا روزه یا حجی که شخص مکلف به جا نیاورده و پس از مرگ او با پرداخت وجهی شخصی را اجیرکنند تا فرایض مزبوره را از جانب میت بگزارد.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. (فقه ) نماز، روزه، یا حجی که شخص به جا نیاورده باشد و پس از مرگ او کسی را اجیر کنند تا هریک از این فرایض را از جانب او بگزارد.
مترادف ها
استیجاری، اجاره ای
پیشنهاد کاربران
پرداختنی ، بمزدی ، گاهبهایی
#ملکی که در تملک کسی هست ولی حق فروش نداره.
و فقط تا زمان مرگ مالک محسوب می شود.
#اجاره ای
و فقط تا زمان مرگ مالک محسوب می شود.
#اجاره ای