استیثاج

لغت نامه دهخدا

استیثاج. [ اِ ] ( ع مص ) آویختن بعض از گیاه در بعض و تمام بالا گردیدن آن. ( منتهی الارب ). درهم رفته شدن گیاه. || بسیارشدن شتران. || بسیارمال شدن. یقال : استوثج الرجل المال ؛ اذا استکثر منه. ( منتهی الارب ). || بسیار خواستن مال. || تمام شدن.

پیشنهاد کاربران