لغت نامه دهخدا
- استکشاف کردن ؛ تجسس کردن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - روشن کردن خواستن طلب کشف کردن . ۲ - جستجو کردن . ۳ - ( اسم ) جسنجو تجسس . جمع : استکشافات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
شناسایی، اکتشاف، سیاحت اکتشافی، استکشاف
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
جویای حال کسی شدن