استکتاب

لغت نامه دهخدا

استکتاب. [ اِ ت ِ تا ] ( ع مص ) نوشتن فرمودن. ( منتهی الارب ). نوشتن چیزی خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). چیزی نوشتن خواستن. نوشتن خواستن. ( منتهی الارب ). طلب نوشتن چیزی کردن. نویسانیدن. طلب نوشتن. بنوشتن داشتن. || کتابت کردن. نوشتن. ( غیاث ).
- استکتاب کردن ؛ نویساندن.
- || استنساخ کردن.

فرهنگ فارسی

طلب نوشتن چیزی کردن، نویسندگی خواستن، کسی راواداربه نوشتن مطلبی کردن برای تطبیق خط
( مصدر ) ۱ - نوشتن فرمودن ۲ - نوشتن چیزی خواستن طلب نوشتن چیزی کردن . ۳ - استنساخ کردن نسخه بر داشتن رونوشت برداشتن .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - طلب نوشتن چیزی را کردن . ۲ - نسخه برداشتن ، رونوشت برداشتن .

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 واژه ی برنهاده: نسخه برداشت 🇮🇷
در حقوق به معنای:
امر به مکتوب در آوردن.
نسخه خطی و نمونه امضا برداشتن.
هرگاه در دادگاه اصالت سند استنادی مورد تعرض و تردید قرار گیرد ، شخصی که خط و یا مهر و امضا و یا اثرانگشت به او منتسب است ،
...
[مشاهده متن کامل]

مورد احضار و دعوت قرار خواهد گرفت جهت مطابقت دادن خط و نوشته و . . . با مندرجات سند استنادی.

به دست اوردن

بپرس