لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) حکمی است برای سفیران و دیگر ماموران سیاسی که از طرف روئ سای کشورها خطاب بدولتی که نمایند. سیاسی باید در کشور وی اقامت نماید صادر میشود اعتبارنامه ( سیاسی ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
اختیار، گواهی نامه، اعتبار نامه، استوار نامه
پیشنهاد کاربران
اعتبارنامه سیاسی ،
که به شخص سیاسی داده میشه
که به شخص سیاسی داده میشه
هر سفیری که مامور میشه برای خدمت به کشور دیگه ای بره، معرفی نامه ای از رئیس کشور خود برای رئیس کشور میزبان میبره و به او تسلیم میکنه که به این استوارنامه میگن