استوار داشته

لغت نامه دهخدا

استوارداشته. [ اُ ت ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) مؤتمن. رجوع به ترکیب استوار داشتن ذیل استوار شود.

فرهنگ فارسی

موئ تمن

پیشنهاد کاربران

بپرس