دیکشنری
مترجم
بپرس
استهجاج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
استهجاج. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) به رای و دانش خود کار کردن. || شتاب راندن روندگان را. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک