استنصار

لغت نامه دهخدا

استنصار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) یاری خواستن. ( زوزنی ) ( غیاث ).

فرهنگ فارسی

طلب نصرت کردن، یاری خواستن، کمک خواستن ازکسی برای دفع دشمن
یاری خواستن

فرهنگ عمید

کمک خواستن، یاری خواستن.

پیشنهاد کاربران

بپرس