استنزال

لغت نامه دهخدا

استنزال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) فرودآوردن. فروفرستادن. || از مرتبه خود فرودافتادن. || فرودآمدن خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).
- علم استنزال الارواح و استحضارها فی قوالب الاشباح ؛ و هو من فروع علم السحر. و اعلم ان تسخیر الجن او الملک من غیر تجسدها و حضورها عندک یسمی علم العزائم بشرط تحصیل مقاصدک بواسطتهما و اما حضور الجن عندک و تجسدها فی حسک یسمی علم الاستحضار و لایشترط تحصیل مقاصدک بها و اما استحضارالملک فان کان سماویاً فتجسده لایمکن الا فی الانبیاء و ان کان ارضیاً ففیه الخلاف. کذا فی مفتاح السعادة. و من الکتب المصنفة فیه کتاب ذات الدوائر و غیره. ( کشف الظنون ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) فرو آوردن فرو فرستادن . ۲ - فرود آمدن خواستن فرود آمدن . ۳ - ( مصدر ) از مرتب. خود فرو افتادن .
فرود آوردن

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) فرو آوردن ، فرو فرستادن . ۲ - درخواست فرود آمدن . ۳ - (مص ل . ) از مرتبة خود فرو افتادن .

فرهنگ عمید

فرود آوردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس