استندار
لغت نامه دهخدا
استندار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) استندره ؛ رآه نادراً. || استندر القوم اثره ؛ تتبعوه. || استندر المال ُ الرطب َ؛ تتبعه. ( المنجد ).
فرهنگ فارسی
توضیح حکام سلسل. پادوسبان طبرستان را بعنوان فوق میخواندند .
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
اُستندار یک عنوان اداری در زمان حکومت امپراتوری ساسانی بود. [ ۱] افراد دارای این جایگاه سرزمین های سلطنتی، به نام استان، را اداره می کردند. [ ۲] این عنوان بعدها، در زمان شهریار سوم پور جمشید ( ۹۳۷–۹۴۹ ) به صورت لقبی برای حاکمان دودمان پادوسپانیان در منطقه رویان درآمد. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: استندار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید