استماع کردن


برابر پارسی: نیوشیدن

معنی انگلیسی:
hear, listen

فرهنگ فارسی

( مصدر ) شنیدن گوش فرا دادن شنودن اصغائ کردن .

مترادف ها

hear (فعل)
پذیرفتن، درک کردن، گوش کردن، استماع کردن، گوش دادن به، شنیدن، اطاعت کردن

listen (فعل)
پذیرفتن، گوش دادن، پیروی کردن از، استماع کردن، شنیدن

hark (فعل)
گوش دادن، استماع کردن، تعلیم از راه گوش دادن

harken (فعل)
استماع کردن، گوش دادن به، گوش کردن به، بگوش دل پذیرفتن

hearken (فعل)
استماع کردن، گوش دادن به، گوش کردن به، بگوش دل پذیرفتن

فارسی به عربی

استمع , اسمع , اصغ

پیشنهاد کاربران

بپرس