غراب بین نای زن شده ست و من
سته شدم ز استماع نای او.
منوچهری.
هرکه سخن ناصحان... استماع ننماید عواقب کارهای او از... ندامت خالی نماند. ( کلیله و دمنه ). هرآینه در استماع آن تمیز ملکانه در این میان خواهد بود. ( کلیله و دمنه ).از سخن گوئی مجوئید ارتفاع
منتظر را به ز گفتن ، استماع.
مولوی.
چه حاجت است عیان را به استماع بیان.سعدی.
من گوش استماع ندارم ، لمن تقول.سعدی.
- استماع کردن ؛ اصغاء کردن. شنفتن. شنیدن. گوش دادن. شنودن.