استلاب

لغت نامه دهخدا

استلاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) سلب. ( زوزنی ). ربودن : استلبه ؛ ربود آنرا. ( منتهی الارب ). شبانه در موضعی که نزول کرد، کردان طمع در استلاب لباس او کردند. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ فارسی

ربودن، ربودن چیزی
سلب

فرهنگ عمید

ربودن، دزدیدن.

پیشنهاد کاربران

به معنی بیگانه شدن هم می آید.
در معنای حقوق ، استلاب یعنی ربودن در سرقت تعزیزی است بصورت سلب آشکار.
خفیه و یا پنهانی بودن شرط سرقت حدّی است.
در لغت به معنی اخذ آشکار
در فقه: ربودن مالی که با رضایت ظاهری مالک همراه است و عنصر سپردن قابل احراز است. مانند اینکه مغازه داری مالی را به مشتری میدهد تا وی آن را به منزل برده و در صورت پسندیدن بخرد ولی مشتری قصد ربودن داشته باشد

بپرس