دیکشنری
مترجم
بپرس
استقضام
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
استقضام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) اقضام. ( از منتهی الارب ). اندک طعام آوردن قوم از شهری در خشک سال.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک