استفحال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بگشن آمدن ماده. ( زوزنی ). نر خواستن شتر ماده. || فحل نیکو و توانا جستن تا بچگان خوب و توانا زایند. || بزرگ شدن کار. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || نر گردید خرمابن.