کار کرده، کار شده، بکار رفته
این دستکش کار شده است
آن دستکش کار کرده را بده
این دستکش کار شده است
آن دستکش کار کرده را بده
مستعمل، کارکرده
applied به معنای به کار بردن
به کارگیری شده ، به کار رفته
روغن استفاده شده
روغن به کار رفته
روغن استفاده شده
روغن به کار رفته