استغشاء

لغت نامه دهخدا

استغشاء. [ اِ ت ِ] ( ع مص ) جامه بر سر کشیدن. پوشیدن جامه بدانسان که چیزی را نبینی و نشنوی. جامه به سر کشیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). جامه به سر درکشیدن. ( زوزنی ). جامه به سر درگرفتن. جامه در سر کشیدن. یقال : استغشی ثوبه و به ؛ ای تغطاه کی لایری و لایسمع. ( منتهی الارب ). یستغشون ثیابهم یعلم ما یسرون و ما یعلنون. ( قرآن 5/11 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس