استعمار مهاجرنشین، استعمار استیطانی، غصب سرزمین، استعمار مستوطنان یا استعمار شهرک نشینان، زمانی رخ می دهد که استعمارگران به سرزمینی حمله کرده و آن را اشغال کنند تا به طور دائم جامعه موجود را با جامعه استعمارگران جایگزین کنند. [ ۱] [ ۲]
استعمار مهاجرنشین، شکلی از سلطه برون زا است که معمولاً توسط یک قدرت امپریالیستی سازماندهی یا حمایت می شود. [ ۳] استعمار استطیانی در تضاد با استعمار استثماری است که مستلزم یک سیاست اقتصادی تسخیر سرزمین برای استثمار جمعیت آن به عنوان نیروی کار ارزان یا رایگان و منابع طبیعی آن به عنوان مواد خام است. به این ترتیب، استعمار مهاجرنشین به جز در موارد نادر تخلیه کامل یا استعمار زدایی از مستوطن ها، به طور نامحدود ادامه می یابد. [ ۴]
پتریک ولف در نوشته های دهه ۱۹۹۰ خود، استعمار مهاجرنشین را به عنوان یک ساختار ( به جای یک رویداد ) نظریه پردازی کرد که به جای استثمار جمعیت بومی، بر اساس حذف جمعیت بومی است، بنابراین آن را از استعمار کلاسیک متمایز می کند. ولف همچنین استدلال کرد که استعمار شهرک نشینان بر کنترل زمین متمرکز بود و پس از بسته شدن مرزها ادامه یافت. رویکرد او تعریف کننده این زمینه بود، اما توسط دیگر محققان بر این اساس که بسیاری از موقعیت ها ترکیبی از حذف و استثمار را شامل می شوند، به چالش کشیده شده است. [ ۵]
مطالعات استعمار مهاجرنشین اغلب بر مستعمره های پیشین بریتانیا در آمریکای شمالی، استرالیا و نیوزلند متمرکز شده است، که نزدیک به شکل اولیه و کامل استعمار مهاجرنشین هستند، اما در بسیاری از درگیری های دیگر در سراسر جهان نیز کاربرد دارند.
در سال ۱۹۶۷، ماکسیم رودینسون، مورخ فرانسوی، مقاله ای نوشت که بعداً به انگلیسی با عنوان اسرائیل: یک دولت - شهرک نشین استعماری؟ ترجمه و منتشر شد[ ۶] لورنزو وراسینی اسرائیل را به عنوان یک کشور استعماری توصیف می کند و می نویسد که شهرک نشینان یهودی تنها به این دلیل که روابط استعماری خود را در داخل و خارج از مرزهای جدید اسرائیل داشتند می توانستند انگلیسی ها را در سال ۱۹۴۸ اخراج کنند. [ ۷] وراسینی بر این باور است که امکان عدم درگیری اسرائیل همیشه موجود است و این رابطه می تواند از طریق " انطباق خودمختاری اسرائیل فلسطینی در داخل نهادهای دولت اسرائیل " قطع شود. [ ۸] مفسران دیگری مانند دایوا استاسیولیس، نیرا یووال - دیویس، [ ۹] و جوزف مساد در «مستعمره پسااستعماری: زمان، مکان و بدن ها در فلسطین/ اسرائیل در تداوم مسئله فلسطین»[ ۱۰] اسرائیل را در تحلیل جهانی خود از جوامع استیطانی گنجانده اند. ایلان پاپه صهیونیسم و اسرائیل را با عباراتی مشابه توصیف می کند. [ ۱۱] [ ۱۲] امل جمال، محقق دانشگاه تل آویو، می گوید: «اسرائیل توسط یک جنبش استیطانی - استعماری مهاجران یهودی ایجاد شد». برخلاف ادعاهای استعمار، استدلال شده است که یهودیان بومی منطقه هستند. [ ۱۳] [ ۱۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاستعمار مهاجرنشین، شکلی از سلطه برون زا است که معمولاً توسط یک قدرت امپریالیستی سازماندهی یا حمایت می شود. [ ۳] استعمار استطیانی در تضاد با استعمار استثماری است که مستلزم یک سیاست اقتصادی تسخیر سرزمین برای استثمار جمعیت آن به عنوان نیروی کار ارزان یا رایگان و منابع طبیعی آن به عنوان مواد خام است. به این ترتیب، استعمار مهاجرنشین به جز در موارد نادر تخلیه کامل یا استعمار زدایی از مستوطن ها، به طور نامحدود ادامه می یابد. [ ۴]
پتریک ولف در نوشته های دهه ۱۹۹۰ خود، استعمار مهاجرنشین را به عنوان یک ساختار ( به جای یک رویداد ) نظریه پردازی کرد که به جای استثمار جمعیت بومی، بر اساس حذف جمعیت بومی است، بنابراین آن را از استعمار کلاسیک متمایز می کند. ولف همچنین استدلال کرد که استعمار شهرک نشینان بر کنترل زمین متمرکز بود و پس از بسته شدن مرزها ادامه یافت. رویکرد او تعریف کننده این زمینه بود، اما توسط دیگر محققان بر این اساس که بسیاری از موقعیت ها ترکیبی از حذف و استثمار را شامل می شوند، به چالش کشیده شده است. [ ۵]
مطالعات استعمار مهاجرنشین اغلب بر مستعمره های پیشین بریتانیا در آمریکای شمالی، استرالیا و نیوزلند متمرکز شده است، که نزدیک به شکل اولیه و کامل استعمار مهاجرنشین هستند، اما در بسیاری از درگیری های دیگر در سراسر جهان نیز کاربرد دارند.
در سال ۱۹۶۷، ماکسیم رودینسون، مورخ فرانسوی، مقاله ای نوشت که بعداً به انگلیسی با عنوان اسرائیل: یک دولت - شهرک نشین استعماری؟ ترجمه و منتشر شد[ ۶] لورنزو وراسینی اسرائیل را به عنوان یک کشور استعماری توصیف می کند و می نویسد که شهرک نشینان یهودی تنها به این دلیل که روابط استعماری خود را در داخل و خارج از مرزهای جدید اسرائیل داشتند می توانستند انگلیسی ها را در سال ۱۹۴۸ اخراج کنند. [ ۷] وراسینی بر این باور است که امکان عدم درگیری اسرائیل همیشه موجود است و این رابطه می تواند از طریق " انطباق خودمختاری اسرائیل فلسطینی در داخل نهادهای دولت اسرائیل " قطع شود. [ ۸] مفسران دیگری مانند دایوا استاسیولیس، نیرا یووال - دیویس، [ ۹] و جوزف مساد در «مستعمره پسااستعماری: زمان، مکان و بدن ها در فلسطین/ اسرائیل در تداوم مسئله فلسطین»[ ۱۰] اسرائیل را در تحلیل جهانی خود از جوامع استیطانی گنجانده اند. ایلان پاپه صهیونیسم و اسرائیل را با عباراتی مشابه توصیف می کند. [ ۱۱] [ ۱۲] امل جمال، محقق دانشگاه تل آویو، می گوید: «اسرائیل توسط یک جنبش استیطانی - استعماری مهاجران یهودی ایجاد شد». برخلاف ادعاهای استعمار، استدلال شده است که یهودیان بومی منطقه هستند. [ ۱۳] [ ۱۴]
wiki: استعمار مهاجرنشین