استعراب

لغت نامه دهخدا

استعراب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) فحش گفتن. سخن زشت آوردن. || گشن خواه شدن گاو ماده : استعربت البقرة. || غیرعربی را عربی کردن. ( منتهی الارب ). || مانا به عرب شدن. بیابانی شدن.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - عرب مآب گشتن . ۲ - سخن فارسی را عربی کردن . ۳ - دشنام دادن ، فحش گفتن .

پیشنهاد کاربران

بپرس