استعاره بالکنایه
لغت نامه دهخدا
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] استعاره بالکنایه، استعاره با ذکر مشبه فقط را می گویند.
استعاره به اعتبار ذکر « مشبه » و « مشبه به » بر دو قسم است: ۱. استعاره تصریحیه ، ۲. استعاره بالکنایه.
تعریف
«استعاره بالکنایه» که به آن «ا ستعاره مکنیه » نیز می گویند، آن است که تشبیه در نفس مضمر بماند و به هیچ یک از ارکان آن جز مشبه تصریح نشود. نشانه این تشبیه، اثبات یکی از ویژگی های « مشبه به » برای «مشبه» است.
وجه تسمیه
وجه نامگذاری این استعاره به «بالکنایه» و «مکنیه» عدم تصریح و بسنده کردن به ذکر خواص آن است.
تعریف سکاکی
...
استعاره به اعتبار ذکر « مشبه » و « مشبه به » بر دو قسم است: ۱. استعاره تصریحیه ، ۲. استعاره بالکنایه.
تعریف
«استعاره بالکنایه» که به آن «ا ستعاره مکنیه » نیز می گویند، آن است که تشبیه در نفس مضمر بماند و به هیچ یک از ارکان آن جز مشبه تصریح نشود. نشانه این تشبیه، اثبات یکی از ویژگی های « مشبه به » برای «مشبه» است.
وجه تسمیه
وجه نامگذاری این استعاره به «بالکنایه» و «مکنیه» عدم تصریح و بسنده کردن به ذکر خواص آن است.
تعریف سکاکی
...
wikifeqh: استعاره_مکنیه
دانشنامه آزاد فارسی
اِستِعارۀ بِالْکِنایه
(یا: استعارۀ مکنیه؛ استعارۀ تخییلیه) اصطلاحی در بیان، نوعی استعاره که در آن گوینده مشبه را یاد کند، ولی مشبهٌ به را نیاورد، و برای این که خواننده مراد او را دریابد، از لوازم مشبهٌ به چیزی را یادآور شود: چون تیر فکرتم به نشانه نمی رسد/ معذور باشم ار سپر عجز افکنم (انوری). شاعر «فکر» را به تیرانداز تشبیه کرده و «تیر» را که از لوازم مشبهٌ به است به «فکرت» اضافه کرده است.
(یا: استعارۀ مکنیه؛ استعارۀ تخییلیه) اصطلاحی در بیان، نوعی استعاره که در آن گوینده مشبه را یاد کند، ولی مشبهٌ به را نیاورد، و برای این که خواننده مراد او را دریابد، از لوازم مشبهٌ به چیزی را یادآور شود: چون تیر فکرتم به نشانه نمی رسد/ معذور باشم ار سپر عجز افکنم (انوری). شاعر «فکر» را به تیرانداز تشبیه کرده و «تیر» را که از لوازم مشبهٌ به است به «فکرت» اضافه کرده است.
wikijoo: استعاره_بالکنایه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید