استطفاف

لغت نامه دهخدا

استطفاف. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) در منتهی الارب گوید: گویند: خذ ما استطف لک ؛ بگیر هرچه بدست تو نزدیکتر باشد. و مؤلف تاج العروس گوید: و قولهم خذ ما طف لک و اطف لک و استطف لک ؛ ای خذ ما ارتفع لک و أمکن کما فی الصحاح و زادغیره دنا منک و تهیاء و قیل اشرف و بدا لیؤخذ و المعنیان متجاوران. در یک نسخه از مصادر زوزنی متعلق به کتابخانه مؤلف آمده است : الاستطفاف ؛ بروز آمدن ، ودر نسخه دیگر: بزور آمدن و ظاهراً صورت اوّلی صحیح است ، و شاید بروی آمدن باشد. و در کنزاللغات : استطفاف ؛ بر بالای چیزی برآمدن و ممکن بودن و آسان بودن.

پیشنهاد کاربران

بپرس